نسل مامان و بابا اینا

هرروز، هرروز صبح که از خواب پا می شم برای یه چیزایی از گذشته دلم تنگ می شه و با افسوس و یکمی خشم
دلم نمی خواد، هیچ جوری نمی خواد

.
.
.

حرف می زنم با دوستام، خیلیها از پدر و مادرهاشون می نالن
از حال ناخوششون، از افسردگی و بی انگیزگیشون و می گن که "خب بهرحال سنشه دیگه، طبیعیه" ...اما
به نظر من، این جور دلزدگی و افسردگی می تونه خیلی طبیعی هم نباشه ، مطمئن نیستم بالا رفتن سن لزومن با افسردگی و بی میلی همراه باشه
نسلشون تجربه های تلخ زیاد داشته و چیزی درست نشده و الگوهای غلط زیادی داشتن و دارن
دلیل بی انگیزگی و افسردگیشون می تونه این چیزها باشه نه لزومنبالا رفتن سن

نظرات