I am insecure or your behavior makes me insecure?

فکر کردم چرا اینجا ننویسم، چرا بخاطر اینکه فکر می کنم دوستام اینجا رو می خونند خیلی غر نزنم؟
نمی دونم این در جهت اونه که می خوام تصویر بهتری از خودم داشته باشم که به اون تصویره برسم یا نه
هر دفعه می نویسم و پاک می کنم
بی خیال می شم
اما نه اینجوری جالب نیست، این پست رو نگه می دارم با همه ی مزخرفی ای که به نظر میاد
هم چنان همون آدم سابقم
از نوریسپانس بودن آدم ها عصبی می شم، یعنی چجوری؟ وقتی بهش زنگ می زنی گوشی رو ور نمی داره، اس ام اس می زنی جواب نداره خب شاید اعتبار نداره اینو می فهمم، واسه همینه که زنگ زدم دیگه
بعد می بینی یارو آنلاینه بهش پی ام می دی بازم جواب نمی ده
ببین نه اینکه فکر کنی می خوام هبل بشم سرش یا چیزی ازش بخوام
نهایتا سوالم مربوط به نمایش فیلم این هفته یا برنامه ی فرداست که با هم قرار بوده داشته باشیم
خودم به خودم می گم که اینسکیوری، یعنی از لحاظ روانی احساس ناامنی دارم
خب اگر با طرف تیک بزنم قبوله، می پذیرم
اصن جدا از روابط دوست و رفیق بازی
فرض کن با همچین آدمی بخوای یه کار جدی کنی، می شه آخه؟
سفسطه می بافم، چون دوست ندارم فکر کنم که اینسکیور هستم
چون واقعا سعی می کنم حوزه و حریم خصوصی آدم ها رو درک کنم و زیاده روی هم می کنم، یعنی در حد رودرواسی و عقب کشیدن خودم از داستان، اما نمی دونم اینکه یه آدمی هر وقت دلش بخواد به دفعات زیاد گم و گور شه و تو یه سوال معمولی رو با هزار کلک مختلف مجبور شی ازش بپرسی ، سوالی که توش درخواستی واقعا وجود نداره
و طرف هر دفعه که زنگ بزنه تو گوشی رو ورداری، روی عادت جواب دادن
خب دیگه آدم اینسکیور می شه


پانوشت: وحشتناکی داستان اینجاست که به محض اینکه اینو پست کردم یارو بهم زنگ زد و اون یکی هم بعد از سه روز البته

نظرات