مامان

یهویی دلم مامان می خواد
می خوام وقتی خسته و داغون میام خونه مامانم تو آشپزخونه باشه یا وقتی اون خسته و داغون میاد خونه من صدای پاشو بشنوم و برم درو باز کنم و هرچی دستشه بگیرم ازش وقتی هن و هن کنان بهم سلام می کنه
ازش بپرسم تو اداره چی شد و شروع کنه تعریف کردن
یا من نپرسم و اون بی توجه به این که من بی حوصله ام شروع کنه تعریف کردن از اتفاقات جالب و فتوحاتش



نظرات