صبح زود که می گم، وقتی که هوا تازه ی تازه ست، و بیدار می شی
بیدار می شی که برای امتحان درس بخونی، یا تمرین های حسابانت رو حل کنی
یا فقط بیدار می شی، همین طوری، می ری تو خیابون راه بری

تا خود صبح خواب دیدم، خوابهای عجیب غریب، تازگی ها به خوابهام ، خوابهای معنایی هم اضافه شده، یعنی چی؟
یعنی اینکه مثلا سه چهار ساعت تو خواب دارم پدیده ها و مفهوم های جدیدی رو که خوندم تکرار می کنم، به انگلیسی
مثل این می مونه که من آویزونم تو یه فضایی با یه عالمه کلمه که اونا هم همین جوری شناورند دورم

تو خواب هم هی منتظر که ساعته زنگ بزنه و من بیدار شم
آخرش پا می شم می بینم اووووه هنوز کلی وقت دارم تا ساعت بیداری
تو خواب هم کم طاقتم واسه درس خوندن

بعدشم خواب رانندگی، فکر کنم خیلی کوچیک بودم که خواب می دیدم رانندگی می کنم، ده ساله
منِ من ، تا یه چیزی کم میاد با خواب جبرانش می کنه، اجازه نمی ده تو آدم ها بگردم و واسه کمبودم تلاش کنم

صبحها باصدای پرنده ها بیدار می شم
که این یکی واقعیه 

نظرات