صبح
یاد روزهایی که بیدار می شدم
قهوه دم می کردم
غلیظ
به انتظار
----
تن می دهم
رها می کنم
برجستگی لبم را می چشم
مزمزه
به باد می سپارمش
تن به بستر نمی دهم
یاد روزهایی که بیدار می شدم
قهوه دم می کردم
غلیظ
به انتظار
----
تن می دهم
رها می کنم
برجستگی لبم را می چشم
مزمزه
به باد می سپارمش
تن به بستر نمی دهم
نظرات