عروسک ساخته ی همه جا آباد بی خواسته

...
من در میان نت کپی های حتی یک بار هم ندیده و دیسک های فشرده و نوارهای کاست وکتابهای فقط برای رفع هیجان و انبوه چیزهای دانسته و بی مصرفم گم شده ام
این من، آن من سابق نیست، این من، از آرشیو کردن هرچیزی به هر قیمتی، از کتاب، لوح فشرده ، نت ، کاست خانه خسته ست
این من از انبوه لباسهای بی حتی یک بار پوشیدن، از تمام عودهای بودار ، از تمام مداد رنگی های فقط برای رنگی بودنشان دلزده ست

من فقط با لاک هایم حشرونشر دارم و مداد چشم های رنگی برای زیر پلکم و روسری ها و عطر هایی که همه را دیگران ساخته اند
و نه هیچ چیز دیگر
به سرم می زند و همه شان را سر به نیست می کنم ها
من پوچ پوچم، بی هیچ خواسته ای برای تایید شدن که " پوچ نیستی" ، بی هیچ حسی برای مظلوم نمایی، بی هیچ رغبتی به خودشکنی، بی هیچ غرولند هایی که می خواستم شنیده شوند
من هیچ از خود ندارم
من همه دیگرانم
من خالی از هرگونه ساختنی ام
من عروسک ساخته ی همه جاآباد بی خواسته

نظرات

Yerma گفت…
بچه‌ی بی‌پدر همین می شود دیگر.. هیچ ژن اصلاحی که نداشته جینجرک من.. به مادرش رفته، همین جور سفت و بی انعطاف، عوضش میچوی شما هم همه ی نرمی و بالا-پایین پری و منعطفی و پر انرژی بودن را از مادرش به ارث برده.. قدم نورسیده مبارک، اما انصاف نیست به خدا!