عصبانی میشم
منفجر میشم
جر میدم
جر می خورم
پشیمون میشم
میرم تو حالت جنینی و غصه می خورم
میام بیروم یه چای می نوشم
به هیچکس نگاه نمی کنم
چشمهای پف کرده مو تو آیینه ستایش می کنم
سرشار ازانرژی آروم میشم و لبخند می زنم
با خودم میگم این دفعه دیگه عصبانی نمی شم
کاش می شد
اما یه سنگینی باهام میمونه
افتخار اعترافش هم چیزی ازش کم نمی کنه

نظرات